کد مطلب:1067 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:341

مصـرف زکات
مسأله 1933 ـ انسان می تواند زكات را در هشت مورد مصرف كند.



اول ـ فقیر و آن كسی است كه مخارج سال خود و عیالاتش را ندارد و كسی كه صنعت یا ملك یا سرمایه ای دارد كه می تواند مخارج سال خود را بگذراند فقیر نیست.



دوم ـ مسكین و آن كسی است كه از فقیر سخت تر می گذراند.



سـوم ـ كسی كه از طرف امام علیه السلام یا نائب امام مأمور است كه زكات را جمع و نگهداری نماید و به حساب آن رسیدگی كند و آنرا به امام یا نائب امام یا فقرا برساند.



چهارم ـ كافرهائی كه اگر زكات به آنان بدهند به دین اسلام مایل می شوند، یا در جنگ به مسلمانان كمك می كنند.



پنجـم ـ خریداری بنده ها و آزاد كردن آنان.



شــشم ـ بدهكاری كه نمی تواند قرض خود را بدهد.



هفـتم ـ سبیل الله یعنی كارهائی كه منفعت عمومی دینی دارد، مثل ساختن مسجد و مدرسه ای كه علوم دینیه در آن خوانده می شود.



هشـتم ـ ابن السبیل یعنی مسافری كه در سفر در مانده شده، و احكام اینها در مسائل آینده گفته خواهد شد.



مسأله 1934 ـ جائز است كه به فقیر و مسكین، بیشتر از مخارج سال خود و عیالاتش را از زكات یك مرتبه بدهد و اگر كاسب است، و مقداری پول یا جنس دارد بنابر احتیاط مستحب باید فقط به اندازه كسری مخارج یك سالش زكات بدهد. و اقوی جواز دادن بیشتر از مخارج سال است به فقیر كاسب(1).



مسأله 1935 ـ كسی كه مخارج سالش را داشته، اگر مقداری از آنرا مصرف كند و بعد شك كند كه آنچه باقی مانده به اندازه مخارج سال او هست یا نه، نمی تواند زكات بگیرد.



مسأله 1936 ـ صنعتگر یا مالك یا تاجری كه در آمد او از مخارج سالش كمتر است، می تواند برای كسری مخارجش زكات بگیرد، و لازم نیست ابزار كار، یا ملك، یا سرمایه خود را به مصرف مخارج برساند.



مسأله 1937 ـ فقیری كه خرج سال خود و عیالاتش را ندارد، اگر خانه ای دارد كه ملك او است و در آن نشسته، یا مال سواری دارد، چنانچه بدون اینها نتواند زندگی كند، اگر چه برای حفظ آبرویش باشد، می تواند زكات بگیرد. و همچنین است اثاث خانه و ظرف و لباس تابستانی و زمستانی و چیزهائی كه به آنها احتیاج دارد. و فقیری كه اینها را



ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ



1 ـ چونكه فرقی بین فقیر كاسب و فقیر غیر كاسب نیست و اخباری كه درباره كاسب فقیر می گوید بقیه را از زكات بگیرد مقصود بقیه سال نیست بلكه به قرینه قبل آن مقصود خرج بقیه عائله است. و اما یك دسته از اخبار دیگری كه ممكن است استدلال به آن بر عدم جواز گرفتن مطلق فقراء بیشتر از مخارج سال را یك مرتبه یا سنداً و یا سنداً و دلالتاً ضعیف است مضافاً بر اینكه مشهور علماء بلكه همه حسب المنقول اعراض از ظاهر این دسته از اخبار نموده اند.



ندارد، اگر به اینها احتیاج داشته باشد، می تواند از زكات خریداری نماید.



مسأله 1938 ـ فقیری كه یاد گرفتن صنعت برای او مشكل نیست بنابر احتیاط واجب باید یاد بگیرد و با گرفتن زكات زندگی نكند. ولی تا وقتی مشغول یاد گرفتن است، می تواند زكات بگیرد.



مسأله 1939 ـ به كسی كه قبلاً فقیر بوده و می گوید فقیرم، اگر چه انسان از گفته او اطمینان پیدا نكند، می شود زكات داد.



مسأله 1940 ـ كسی كه می گوید فقیرم و قبلاً فقیر نبوده یا معلوم نیست فقیر بوده یا نه، چنانچه از گفته او اطمینان پیدا نشود، احتیاط واجب آنست كه به او زكات ندهند.



مسأله 1941 ـ كسی كه باید زكات بدهد، اگر از فقیری طلبكار باشد، می تواند طلبی را كه از او دارد، بابت زكات حساب كند.



مسأله 1942 ـ اگر فقیر بمیرد و مال او به اندازه قرضش نباشد، انسان می تواند طلبی را كه از او دارد بابت زكات حساب كند. ولی اگر مال او به اندازه قرضش باشد و ورثه قرض او را ندهند، یا به جهت دیگر انسان نتواند طلب خود را بگیرد، بنابر احتیاط واجب نباید طلبی را كه از او دارد،بابت زكات حساب كند.



مسأله 1943 ـ چیزی را كه انسان بابت زكات به فقیر می دهد لازم نیست به او بگوید كه زكات است، بلكه اگر فقیر خجالت بكشد، مستحب است، به اسم پیشكش بدهد ولی باید قصد زكات نماید.



مسأله 1944 ـ اگر به خیال اینكه كسی فقیر است به او زكات بدهد، بعد بفهمد فقیر نبوده، یا از روی ندانستن مسأله به كسی كه می داند فقیر نیست زكات بدهد، چنانچه چیزی را كه به او داده باقی باشد، باید از او بگیرد و به مستحق بدهد، و اگر از بین رفته باشد، پس اگر كسی كه آن چیز را گرفته می دانسته زكات است، انسان باید عوض آنرا از او بگیرد و به مستحق بدهد. و اگر نمی دانسته زكات است، نمی تواند چیزی از او بگیرد و باید از مال خودش زكات را به مستحق بدهد.



مسأله 1945 ـ كسی كه بدهكار است و نمی تواند بدهی خود را بدهد، اگر چه مخارج سال خود را داشته باشد، می تواند برای دادن قرض خود زكات بگیرد، ولی باید مالی را كه قرض كرده در معصیت خرج نكرده باشد، اما اگر در معصیت خرج كرده می تواند مخارج سال خود را در اداء دین صرف نماید و بعداً زكات از سهم فقراء بگیرد.



مسأله 1946 ـ اگر به كسی كه بدهكار است و نمی تواند بدهی خود را بدهد زكات بدهد، بعد بفهمد قرض را در معصیت مصرف كرده چنانچه آن بدهكار فقیر باشد، می تواند آنچه را به او داده بابت زكات حساب كند، ولی احتیاط واجب آنست كه اگر از آن معصیت توبه نكرده، چیزی را كه به او داده بابت زكات حساب نكند.



مسأله 1947 ـ كسی كه بدهكار است و نمی تواند بدهی خود را بدهد، اگر چه فقیر نباشد، انسان می تواند طلبی را كه از او دارد، بابت زكات حساب كند.



مسأله 1948 ـ مسافری كه خرجی او تمام شده، یا مركبش از كار افتاده، چنانچه سفر او سفر معصیت نباشد و نتواند با قرض كردن یا فروختن چیزی خود را به مقصد برساند، اگر چه در وطن خود فقیر نباشد، می تواند زكات بگیرد. ولی اگر بتواند در جای دیگر با قرض كردن یا فروختن چیزی مخارج سفر خود را فراهم كند، فقط به مقداری كه به آنجا برسد، می تواند زكات بگیرد.



مسأله 1949 ـ مسافری كه در سفر در مانده شده و زكات گرفته بعد از آنكه به وطنش رسید، اگر چیزی از زكات زیاد آمده باشد، باید آنرا به دهنده زكات یا وكیل او برگرداند و اگر نمی تواند به حاكم شرع بدهد و بگوید آن چیز زكات است.